امیر محمدامیر محمد، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

پرنسس و پرنس

واکسن یک سالگی

امروز ٣٠ مرداد روز چهارشنبه است روز  زدن واکسن یک سالگی امیر محمد چون تازه مرضیش خوب شده قرا ر شد هفته بعد واکسنش بزنیم.هیشه با همسرم می رفتیم برای زدن واکسن وهمسرم امیر محمدو نگه می داشت تا واکسنشو بزنن .امروز با خیال راحت خودم تنها بردمش با این فکر که قرارنیست واکسنی زده بشه بر خلاف تصور من خانوم گفت که چون حالش خوبه وتب نداره بایدواکسنشو بزنیم البته این دفعه کمتر گریه کرد پسرم.ایشالله که تب نکنه   
30 مرداد 1392

سفر شمال

هفته قبل رفتیم بندر انزلی از جاده خلخال   اسالم رفتیم مه غلیضی بود ولی طبیعت زیبایی داشت شبو بندر موندیم صبح رفتیم آستارا خریدامونو کردیم شب ساعت 11:30 رسیدیم خونه      جاده خلخال  اسالم که برای ناهار نگه داشته بودیم        بندر انزلی وقتی بابا رفته بود تو هتل سفیر اطاق رزرو کنه این دوتا وروجک هم شلوغی میکردن بارون شدیدی هم می یومد               ...
28 مرداد 1392

تولدو مریضی

دیروز یکشنبه 27 مرداد گل پسرم یک ساله شد در تدارک تولد مفصلی براش بودم که از چهارشنبه تب شدیدی کرد تا دیروزم تب داشت امروز تبش اومده پایین ولی دون دونای قرمز زده بدنش  روزای خیلی بدی رو پشت سر گذاشتیم خدا هیچ بچهای رو مریض نکنه 
28 مرداد 1392

18 روز

عزیزم 18 روز تا تولد یک سالگیت مونده . آبجی کوثر میگه مامان چقدر انظار کشیدیم تا دادا شی به دنیا بیاد حالا یه سال گذشته و امیر محمد داره یک ساله میشه     ...
9 مرداد 1392

اولین کلمه ها

پسر گلم دیگه کم کم بعضی کلمه هارو تلفظ می کنه البته بعضی هارو مبهم و بعضی هارو کامل مثل مامان    بابا   دست   دردر   آب   به به
3 مرداد 1392

بازم دندون

پسرم داره دوتا دندون دی گه هم در می یاره که جمع دندوناش به شش برسه الان سه روز که ا س ه ال  خیلی بی قراری می کنه البته امروز یکمی بهتره  مامان فدای دندونای خوشگلت بشه گل پسرم
2 مرداد 1392
1